تجربه های من در درمان افسردگی و اضطراب خودم

شادی نوش مجله غیر دارویی سلامت روان

این تجربه من است: مشکلات اعصاب درمان دارد.

  • ۵۱۸

این تجربه ی من است مشکلات اعصاب درمان دارد.

مردم در  دهه های اخیر به خاطر سبک نادرست زندگی  به مشکلات عصبی زیادی  دچار شده اند؛

تحرک بدنی و ورزش در زندگی ما، جایی ندارد؛

درکنار آن تنوع طلبی در خوردن و توجه به خوراک های رنگانگ و خوشمزه سبب شده ، ما در اسارت مزه و هوس گرفتار شویم  و در پرهیز و کنترل هوس خوردن ناتوان باشیم.

 تبلیغ خوراکی های رنگانگ و مزه های جدید، بسیار زیاد شده و ما هم خریداری میکنیم  و می خوریم ؛ به تبعات ورود این حجم از مواد مضر به بدن  خود نیز هیچ توجهی نداریم. شکم های ما انباشته از مواد غیرطبیعی و مانده  کارخانجات میشود و فقط و فقط قانون ، لذت آنی است که  این لذت بر اراده ما مسلط می شود.

فلسفه اصلی خوردن رفع نیازها و قوت گرفتن جسم است؛ و این جسم وسیله ای است برای تکامل روح ماست. در حالی که ما فقط و فقط لذت طلبی را هدف خود قرار داده ایم.

یک از عوارض بد تغذیه نا مناسب یبوست است. این عارضه سبب می شود مواد مضری که مصرف کرده ایم تخلیه نشده و در بدن ما باقی بماند ، و اینجاست که عدم تحرک ایفای نقش خود را شروع می کند. دراز کشیدن های پی در پی که خود موجب ته نشین شدن این مواد زاید در بدن میشود؛ خواب های طولانی و بی تحرکی برای کسب لذت بیشتر بر انسان حاکم شده، زندگی ماشینی هم مزید برعلت شده و هیچ  تلاشی برای تکان خوردن خود نمی کنیم.

خانه های لانه مانند و تاریک انسانهای عصر جدید، پرده های ضخیم و تیره رنگ، اجازه ورود ذره ای نور را به  این لانه ها نمیدهد.

محبوس در این لانه ها که فقط سعی میکنیم بیشترین لذت را از خوردن کسب کنیم. 

 

زیاد شدن چشم و هم چشمی ها و آداب و رسوم پرخرج، فشار روانی جهت کسب درآمد بیشتر،

فرو رفتن در دنیای مجازی، بی توجهی به ارتباط گرفتن با هم نوع خودمان،فرو رفتن در تنهایی،

عدم ارتباط با طبیعت،

دوری و بی توجهی به اُنس با خالق خود و نداشتن خلوت  و برنامه ی معنوی، حاکمیت پول بین انسانها ...

همه و همه دست به دست هم داد تا انسان ها منزوی تر و ضعیف تر بشوند.

 

به قولی بزرگی دنیا افسرده است . انسان از اصل خود، از آرامش خود، از مأمن خود فاصله گرفته و به حس گم شدگی رسیده است و به هر دستگیره ای میاویزد تا بلکه دری بیابد و خود را نجات دهد.

 

ولی خبر خوب این است که می توانیم خودمان را نجات دهیم.

در کسالت های اعصاب به هم ریختگی جسمی و روحی گوناگونی بوجود می آید. به طوری که شخص آن قدر آشفتگی پیدا می کند که کلا از درمان نا امید می شود، درست مثل یک کلاف سر درگم.

بر اساس تجربیات پزشکان، طبیبان، رواشناسان و روان پزشکان، درمان زمان بر و طولانی مدت است و بعضی هم ادعا می کنند که اصلا درمانی وجود ندارد.

 

من با نا امیدی تمام، مثل شخصی که در تاریکی قدم بر می دارد شروع به تحقیق و مطالعه کردم و بر اساس همین مطالعات اقداماتی را آغاز نمودم و به لطف خدا از افسردگی خارج شده و حالم خیلی بهتر شد. لذا به این باور رسیدم که افسردگی درمان دارد.

 

و بعد از آن، تجربیاتم را در این زمینه با افراد زیادی به اشتراک گذاشتم و طی مشاوره های زیادی که داشتم، فهمیدم، افرادی که سالهای طولانی دارو مصرف کرده و نتیجه نگرفته بودند و ادعا می کردند که مشکل آنها درمانی ندارد، در حقیقت راه را اشتباه رفته اند.

 

بدون شک، بهترین درمان گر برای درمان ، خود شخص می باشد ولی باید به این نکته توجه کرد که، در دوران سخت افسردگی به علت درگیری های ذهنی و افکار منفی، خود مدیریتی فرد ضعیف می شود. لذا فرد به کمک گرفتن از سایرین نیاز بیشتری پیدا می کند و باید از تجربه های کسی که دراین زمینه کار کرده، استفاده نموده و سرنخ هایی را پیگیری کنید.

 

بحث درمان، فاکتورهای زیادی برای به نتیجه رسیدن وجود دارد؛ مباحث مربوط به تغذیه، تحرک بدنی و ورزش، معنویت، حضور در جمع و ارتقا سطح ارتباطات اجتماعی، بالا بردن توانایی های شخصی، کمک گرفتن از طبیعت و همچنین طب سنتی نقش بسیار مهمی را درمان فرد افسرده برعهده دارند.

 

ولی نکته مهم این است که ما می توانیم راهی درست و برای درمان اساسی مشکلات اعصاب خود پیدا کرده و به زندگی طبیعی و متعالی دست پیدا کنیم. پس با امید و توکل به خدا بی همتا درمان خود را شروع کیند.

 

اطلاعات بیتشر در مورد من

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی